دوری گزیدن از تله بهبودی
دوری گزیدن از تله بهبودی
ابتدا لازم می دانیم توضیح مختصری از تله بهبودی داشته باشید
تله بازیابی بهبودی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن تلاشها برای بازیابی از یک بحران یا رکود اقتصادی به طورناخواسته منجر به سیاستها یا اقداماتی میشود که مانع رشد یا پایداری بلند مدت می شود . به عنوان مثال : اگر دولت اقدامات کوتاه مدتی را برای تحریک اقتصاد اجرا کند مانند استقراض بیش از حد یا چاپ پول ممکن است تسکین فوری ایجاد کند اما میتواند منجر به تورم یا بدهی بالا در آینده شود و تله ای ایجاد کند که بهبود پایدار را با مشکل مواجه کند. سیاست گذاران باید تعادلی بین پرداختن به چالش های فوری و تضمین ثبات بلند مدت اقتصاد برای جلوگیری از افتادن در تله بهبودی ایجاد کنند.در اکثر مواقع برای ما اشتغال به حرفه ای یاری گرانه به معنی کمک به انسانها برای ایجاد تغییرات پایدار مثبت در زندگی آنها است. ناظر کسی که این تغییرات را در خود ایجاد میکند و در زندگی شکوفا می شود می تواند بسیار بی نظیر و لذت بخش باشد.در زیر این موضوع نکته ای است که گاهی ما را به دام تله بهبودی بکشاند .زمانی احتمال خطر افتادن در این دام وجود دارد که ما بیش از حد بر روی رفع مشکلات مراجع متمرکز می شویم و خواست ما به رفع مشکل حساسیت ما را نسبت به بافتار پیش رویمان کاهش میدهد . وقتی ما در دام تله بهبودی گرفتار میشویم بینش مان را درباره نیازهای مراجع و نیازهای خودمان از دست می دهیم و در اصل همجوشی و اجتناب محرک اصلی رفتار ما میشوند و ما غافل از این نکته میشویم که مراجع فقط نیاز به شنیده شدن دارد و یا پریشانی اش تأیید شود. ما فکر میکنیم تلاشمان برای انجام کاری برای مراجع درست بوده و آن را موجه جلوه میدهیم. در بدترین حالت این کار میتواند منجر به توقف درمان و یا ختم جلسات درمان از طرف مراجع شود .
پس چرا در نهایت این کار را می کنیم ؟
دلایل زیادی وجود دارد . ابتدا تاریخچه یادگیری خود ما میتواند سهم بزرگی در نحوه پاسخگویی به مراجع در طی درمان داشته باشد. امکان دارد یاد گرفته باشیم که برای مفید بودن باید حتما اقدامی کنیم و یا اینکه آسیب ها و پریشانی کشنده هستند پس باید ازشر آن خلاص شد. این باورها میتواند بر قوانینی که ما در مورد معنای درمانگر بودن در ذهن خویش داریم تأثیر بگذارد. .. به عنوان مثال : من (درمانگر) برای اینکه مفید باشم. باید کاری انجام دهم و نباید اجازه دهد کسی درد بکشد. امکان دارد الگوهای خاصی درباره نحوه کار درمانگر بودن در ذهن خود داشته باشیم برای نمونه متخصص هم باید سالم باشد و هم مشاوره ارائه دهد و نصیحت های والدانه داشته باشد. از طرفی ممکن است متوجه شویم که دیدن پریشانی شخصی دیگر پریشانی هیجانی برای ما به وجود می آورد در چنین مواردی نه برای کمک به مراجع بلکه برای کاهش پریشانی خود به دام تله بهبودی می افتیم. برای اینکه در دام تله بهبودی نیفتیم باید تمام توان خویش را به کار گرفته و خود را از هر لحاظ آماده کرده باشیم. یعنی ازفرایندهای انعطاف پذیری روان شناختی و نقاط ضعف و تله های خویش آگاه باشیم ضرورت این آگاهی از خودمان برای آن دسته ازمراجعانی است که متوجه میشویم بیشتر از بقیه ما را به دام تله بهبودی می کشانند.
در اینجا به نکاتی مهم اشاره می کنیم :
محتوا و رفتار های ناخواسته ای که هنگام گیر افتادن در این تله انجام می دهیم شناسایی کنیم و در ماتریس اکت وارد نماییم و همزمان ارزشهای خودمان را در ارتباط با هر مراجع خاص مد نظر قراردهیم روشهایی را برای خارج شدن از حالت خودکار و ورود به لحظه حال داشته باشیم . به احساساتی که در درمانگر بروز میکند .توجه کنیم ژست مهربانی، گرما و شفقت می تواند باعث تسکین شده و زمینه ای به وجود آورد که تحت تأثیر آن وجود چنین احساسی به اجبار به عنوان تنها راهنمای رفتار نباشد
.
تلخيص : لعيا عبادالهی
کتاب : درمان پذیرش و تعهد اکت
نویسنده : ریچارد بنت ، جوزف اولیور / ترجمه دکتر عمران حشمتی / نشر تهران کتاب ارجمند، ۱۳۹۹
هوش مصنوعی
ایمیل : [email protected]