شنبه 20 اردیبهشت 1404
    آزمایشی
    روانشناسی

    استعاره های ACT قسمت 4

    استعاره های ACT قسمت 4

    استعاره های ACT

    قسمت 4

     

    مسابقه طناب کشی با هیولا

    این موقعیت شبیه مسابقه دادن با یک هیولا است. این مسابقه بزرگ تهدیدآمیز و بسیار سخت است. بین شما و هیولا گودالی بسیار عمیق است. اگر این مسابقه را ببازید در این گودال خواهید افتاد و هلاک خواهید شد. بنابراین شما طناب را می کشید و  می کشید. اما هرچه بیشتر می کشید ظاهرا هیولا بیشتر می کشد و شما به گودال نزدیک و نزدیک تر می شوید. نکته قابل توجه این است که کار شما در اینجا برنده شدن در مسابقه طناب کشی نیست کار شما انداختن طناب است. گاهی اوقات مراجعان می پرسند چگونه این کار را انجام دهم؟ به زعم هیز و همکاران بهتر است به این سوال در اینجا پاسخ داده نشود. درمانگر می گوید اولین قدم این است که واقعا ببینید که مسابقه طناب کشی برنده شدن ندارد. این استعاره گویای آن هستند که مساله در خود برنامه است نه در عدم تلاش مراجع، درمان خلاق دست کشیدن از چیزی است که تجربه می گوید بیهوده است.

     

    انسان در چاه

    تصور کنید شما را چشم بسته در مزرعه ای قرار داده و یک جعبه ابزار کوچک به شما می دهند و می گویند در این مزرعه چشم بسته زندگی کنید. دیر یا زود در چاه بزرگی می افتید. اکنون می خواهی بدانید چگونه در این چاه افتادید دقیقا چه مسیری را دنبال کردید و ممکن است به خودتان بگویید رفتم سمت چپ و بالای یک تپه و سپس افتادم در چاه و مانند این ها ممکن است درست باشد. اما دانستن این که چگونه از چاه خارج شوید منوط به دانستن این که چگونه در آن افتادید نیست. حتی اگر این مسیر را هم نرفته بودید و مسیر دیگری را می رفتید ممکن بود در چاه دیگری میافتادید. حالا احتمالا کیف ابزار را برمی دارید و تلاش می کنید برای خارج شدن ازچاه. فرض کنید ابزارهایی که به شما داده شده بیلچه است. پس شروع به کندن می کنید، اما متوجه می شویدکه از چاه خارج نمی شوید. سعی می کنید سریعتر بکنید یا از بیلچه های بزرگتر استفاده کنید. اما هیچ کدام تفاوتی نمی کند. زیرا کندن راه خروج از چاه نیست. این کار فقط چاه را بزرگتر می کند. این شبیه چیزی است که برای شما در مورد افسردگی یا اضطرابتان رخ داده است. اضطراب روز به روز بیشتر شده است. شما به این نتیجه رسیده ایدکه کارهایی که برای از بین بردن اضطراب انجام داده اید موثر نبوده است. چون راه خروج ازچاه قطعا کندن نیست مهم نیست که شما چقدر انگیزه دارید یا با چه سختی می کنید، مساله این است که کندن راه خروج از چاه نیست. چیزهایی که به شما آموزش داده شده موثر نیستند. گرچه همین ها ممکن است جایی دیگرکاملا موثر باشد. مشکل در ابزار نیست. مشکل در موقعیتی است که خودتان را در حال استفاده از این ابزار می یابید.

    اگر مراجع راهی برای خروج از چاه پرسید، درمانگر پاسخ می دهد: اکنون وظیفه شما این نیست که بفهمید چگونه از چاه خارج شوید، کار شما این است که قبول کنیدکه در چاه هستید وکندن راه خروج از چاه نیست. مشکل وسیله نیست مشکل کندن است، اگر همین الان به شما نردبانی داده شود، نردبان هیچ کار مفیدی انجام نمی دهد، چون فقط با آن می کنید و نردبان ها تبدیل به بیلچه های وحشتناکی می شوند. اگر نیازتان کندن بود بیلچه کافی بود. اما با این که کار بسیاردشوار و شجاعانه ای است، اگر دست از بیلچه بردارید و کندن را به عنوان یک برنامه رها کنید در دستانتان برای چیز دیگری جا بازکرده اید. اکنون بهترین یارتان درد و رنج خودتان است و این دانش که هیچ چیز موثر نبوده است. آیا به اندازه کافی رنج برده اید؟ آیا آماده اید از این ها دست بکشید وکار دیگری انجام دهید.

     

    تلخیص: سحر مقدس

    منبع: کتاب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

    نویسنده: دکتر راضیه ایزدی و دکتر محمدرضا عابدی (انتشارات جنگل)

    سال: 1397

    ایمیل: sahar. [email protected]